من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

مکانیسم فرار

چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۸:۴۸ ب.ظ

لئوی عزیز

کتابم ناگهان ریتم دردناک و اسفباری به خود می‌گیرد؛ جوری که زیاد نمیتوانم ادامه‌اش دهم اما من مازوخیست لجبازی هستم.و موزیک‌های انتخابی اسپاتیفای هم نت‌های غم‌انگیزی دارد.همانطور که Discover weekly این هفته را هم‌زمان با خط به خط کتابم پیش می‌برم روی موزیک Alone از موزیسین ایرانی، شاهو شگرف، استپ می‌کنم.قلبم خالی می‌شود.روحم سیخ سرجای خودش می‌نشیند. دلم می‌خواهد این غم ادامه پیدا کند...یک‌جورهایی فکر می‌کنم این غم ساختگی تو را می‌تواند با تار و پود غم‌های واقعی سازگار کند. به هرحال خبر بد میم ، شیمی درمانی دوباره‌اش ، بالا رفتن تومور مارکرش ، و انتظار برای جواب MRI مغزش ، یک غم اساسی به زندگی خوشحال این روزهایم اضافه کرده. من هربار بعد از این خبرهای میم ، طوری از زندگی فرار می‌کنم که خنده‌دار است.همه‌چیز را طولش می‌دهم. فکر میکنم دارم زمان می‌خرم برای جبران اتفاقات غیرقابل‌انکار. این بار به همه‌چیز خیلی خوشبین هستم.حتا وسط این سیاهچاله‌ی بزرگ.قلبم از وسط دو نیم شده‌است و می‌خندم.بخاطر نگرانی برای همه‌چیز روح آسیب‌پذیر در حال ترمیم‌ام ،جراحت‌های جدی برداشته اما من دیوانه‌وار می‌خندم...!این نامه اما اصلا غم‌انگیز نیست. پر از امید برای معجزه‌ای است که احتمال وقوعش را صفر نمی‌دانم...من حرفه‌ای در روزهای سخت ، خوب بلدم چطور همه‌چیز را کنترل کنم و انگار این مهارت سخت را که به قیمت جوانی‌ام تمام شده ، باید ضمیمه‌ی رزومه‌ام کنم. دوباره به کتابم باز خواهم گشت و فضای داستانی تلخش را تحمل خواهم‌کرد. فقط ، به گرد جادویی‌ات نیازمندم.

 

امی تو ، مخترع غم‌های ساختگی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۲/۱۲