من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

۳۹ مطلب با موضوع «book mark» ثبت شده است

دیدی باز شروع کردند؟ هنوز هم دارند مخفی کاری میکنند ، حتی در عشق. من میگویم آدم اگر کسی را دوست داشته باشد باید با صدای بلند بگوید.

 

+«هوشنگ گلشیری»

+«آینه های دردار»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۰ ، ۱۶:۲۳

اما حالا فکر می کنم که شاید حق با بهار بود ٬ با همان ساقه های لخت . بر این پهنه ی خاک چیزی هست که به رغم ما ادامه می دهد . نفس ِ بودن به راستی موکول به بودن ِ ما نیست .و این خوب است ٬ خوب است که جلوه های بودن را به غم و شادی ما نبسته اند ٬ خوب است که غم ما ٬ با استناد به قول شاعر "اگر غم را چو آتش دود بودی" دودی ندارد ٬ تا جهان جاودانه تاریک بماند.

 

+«هوشنگ گلشیری»

+«آینه های دردار»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۰ ، ۱۶:۲۰

گفت : خیلی خسته ام ، از بس آدم میبینم و از بس حرف میزنم ، اما مجبورم ، باید ببینم دنیا چه خبر است ، بعد شاید کاریش بکنم.

 

+«هوشنگ گلشیری»

+«آینه های دردار»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۰ ، ۱۶:۱۶

گاهی آدم نمیداند بعضی چیزها به کجا یا کی تعلق دارد، مینویسیم تا یادمان بیاید و گاهی تا آن پاره را متحقق کنیم برایش زمان و مکان میتراشیم.گاهی هم چیزی را مثل وصله ای بر پارچه ای میدوزیم تا آن تکه عریان شده را بپوشانیم ، اما بعد میفهمیم آن عریانی همچنان هست.

 

+«هوشنگ گلشیری»

+«آینه های دردار»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۰ ، ۱۶:۱۲

ما بر اساس افکار و تجربه‌هایی که به دست آورده‌ایم آدم‌ها را بزرگ و کوچک می‌کنیم.
آدم‌ها هم با ما همین کار را می‌کنند.یک بازی فریبنده و گمراه‌کننده‌است.تمرکز بر دنیای بیرونی ،تمرکزی خسته‌کننده است .تا هم از درون خودمان دور شویم و هم از واقعیت بیرونی.
واقعیت این است که در درون هرکدام از ما آنقدر ایراد وجود دارد که اگر درونمان را پیدا کنیم و وقت صرف رفع مشکل‌های درونیمان کنیم دیگر وقتی پیدا نمیکنیم که نگران تصویرمان در ذهن دیگران باشیم.
در مقابل ِهرآنچه بیرون از شما است سکوت کنید و اجازه دهید عبور کند.منظور از تسلیم بودن ، بی‌تفاوتی و بی‌مسئولیتی نسبت به دنیای اطرافمان نیست، بلکه منظور از جهان بیرونی ، دنیای ذهنی دیگران است.

 

 

+«پونه مقیمی»

+«تکه‌هایی از یک کل منسجم»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۰ ، ۱۶:۲۶

"همیشگی" مربوط به موجود و یا وجودی غیر از انسان است.هر آنچه به انسان ختم می‌شود ، "موقت" است.

 

+《پونه مقیمی》

+《تکه‌هایی از یک کل منسجم》

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۳

از این توهم بیرون بیاییم که دیگران ما را طرد می‌کنند.ما فقط در کودکیمان می‌توانستیم طرد شویم چون طرد شدن نوعی "احتیاج به حضور شخص خاص داشتن" را نشان می‌دهد و ما در بزرگسالی نیازمند حضوری خاص نیستیم.

 

+《پونه مقیمی》

+《تکه‌های از یک کل منسجم》

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۲

وقتی بزرگ می‌شویم در ما توانایی بقا رشد می‌کند و ما می‌توانیم دنیا و آدم‌ها را تجربه کنیم ، حتا طرد شویم ، زخمی شویم و بتوانیم به سلامت از این درد عبور کنیم و دیگر نیازمند حضور خاص آدم‌ها نباشیم.
وقتی بزرگ‌تر می‌شویم نجات ما به حضور آدم خاصی وابسته نیست و اگر بخواهیم حقیقت زندگی را ببینیم ، متوجه خواهیم شد که نه تشویق آدم‌ها خیلی ضروری است و مهم است و نه نادیده‌گرفته شدن از طرف آن‌ها.انگار آدم‌ها شبیه به رابطه‌هایی می‌شوند که ما مدام تجربه می‌کنیم تا رفتارها و توقعات کودکیمان کم‌رنگ‌ و کم‌رنگ‌تر شوند و شبیه‌ترین به "خودمان" شویم، بدون وابستگی و احتیاج به شخص خاصی.

 

+《پونه مقیمی》

+《تکه‌هایی از یک کل منسجم》

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۰۰ ، ۱۶:۱۰

واقعیت انکارناپذیر این است: زندگی قرار است تمام شود.قرار است یک سری از آدم‌ها را از دست بدهیم ، قرار است هم گریه داشته باشیم و هم خنده ، قرار است آدم‌هایی ضربه بزنند و آدم‌هایی مرهم شوند.قرار است تولدها و مرگ‌ها در کنار هم باشند ،قرار است اطمینان کنیم و لذت ببریم و بعضی‌وقت‌ها پیش‌بینی‌هایمان برای پایداری "لذت و اعتماد" درست از آب درنیاید.

خلاصه قرار است که زندگی دقیقا طبق برنامه‌ریزی‌های ما جلو نرود.

 

+《پونه مقیمی》

+《تکه‌هایی از یک کل منسجم》

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۰۰ ، ۱۸:۰۶