من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

۱ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

این نامه را با موسیقی پس‌زمینه‌ی Le moulin بخوانید.

لئوی عزیز

اختلالات زیادی را با خودم حمل می‌کنم. اهمیت دادن بیش از اندازه به آدم‌ها و مدام فکرکردن به اتفاقات منفی که می‌تواند مغزم را فلج کند.اما نه! من فلج نمی‌شوم . بلکه از یک اختلال به اختلال دیگرم پناه می‌برم.مثل تمیزکردن افراطی پناهگاهم ، مرتب کردن کتابخانه‌ام.این چیزها می‌تواند مرا آرام کند و البته که خیلی خنده‌دار است آدم از درد مغزش به سابیدن سینک آشپزخانه پناه بیاورد.اما تو نخند.

چقدر بد که بخاطر تب‌ولرز و مریضی ناگهانی‌ام آخرین مصاحبه‌ی کاری را کنسل کردم و نرفتم.حالا توی تب سوختن را دوست دارم؛مثل مازوخیستی که دردهایش را میشمارد و به آن افتخار می‌کند.کمی دور شدن از واقعیت‌های زندگی بهترین نسخه‌ای بود که برای این روزهایم پیچیده‌شد.حالا سفکسیم قوی را برای امشب کنار گذاشته‌ام.برای بدن‌درد شدید و هذیان‌های بیهوده‌ام. دیشب زیر دو تا پتو می‌لرزیدم و برای خودم و زندگی ‌ام یواشکی گریه می‌کردم؛تو میدانی چرا؟اگر به تو بگویم خنده‌ات میگیرد.بخاطر ترس از جا ماندن‌ها.به خاطر اینکه خودم را لایق آرزوهایم نمیدانم.فکر می‌کنم به یک قرنطینه‌ی طولانی مدت بدون آدم‌ها نیاز دارم.که هیچکس را نبینم ، هیچ خبری از هیچکس نداشته باشم.آخر در این هیاهوی زندگی‌های به ثمررسیده‌ی آدم‌های دیگر ، لابه‌لای سرزنش‌های خودم از خودم ، خود واقعیم را پیدا نمیکنم. شاید یک روز خودم را دوباره لابه‌لای آخرین صفحات کتاب‌ها پیدا کنم ،توی دقیقه‌ی آخر ورزش آنلاینم ، در اولین ثانیه‌های صبحی که به آرامی پیش می‌رود و پیش از خواب زمانی که شهر به یک آرامش نسبی‌ای رسیده‌باشد.من در یک جای آرامی قایم شده‌ام بی‌شک.می‌خواهم چیزی نبینم ، چیزی نشنوم. نباید به خودم میگفتم چقدر توخالی و پوچ تا اینجا را طی کرده‌ای.نباید یادم برود روزهای سخت گذشته‌ام را. با خودم بد کرده‌ام.بدتر از هرکسی در دنیا ، این من بودم که خودم را به باد سرزنش و تحقیر گرفتم. آخ که چقدر و چقدر حرف نگفته دارم برای نوشتن.اما تقسیمش میکنم برای نامه‌های دیگرم.آخر به این باور دارم نامه‌های کوتاه جذابیت بیشتری دارند.ضمنا خبر خوبی برایت دارم.دوباره با کتاب‌ها آشتی کرده‌ام.پس منتظر book mark های من بمان.

 

امی در رختخواب‌افتاده

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۳۹