من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

به دور خورشید

سه شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۰۵ ق.ظ

لئوی عزیز

امروز بیست و شش بار دور خورشید چرخیده‌ام.و خوشحال بودم که در این دور آخر ، چقدر آدم‌های دوست‌داشتنی زندگی‌ام به من اهمیت می‌دهند؛ از میم که همیشه حواسش به من بوده تا آ که حالا جزئی از قلبم است.خوشحالم.علی‌رغم تمام تولدهای قبل‌ترم ، این بار خوشحالم. بزرگ نخواهم شد اما زندگی بیشتر و غلیظ‌تر در رگ‌هایم جریان پیدا خواهد کرد.هیجان روزهای آینده ، اتفاقات خوب آینده ، خوشحال‌ترم می‌کند. همیشه روزهای تولدم در پناهگاه مانده‌ام.خودم بوده‌ام با خانواده‌ی کوچکمان.اما حالا باید هرچه زودتر بخوابم تا فردا را از دست ندهم. شاغل بودن معایب زیادی دارد اما من قدرش را می‌دانم.برای فردا بهترین لباس‌هایم را خواهم پوشید.بهترین لبخندهایم را گذاشته‌ام برای فردا. روز بزرگی در پیش دارم. به آ گفته‌ام کاش پیش تو بودم و قهوه میخوردم ، حالا آ قرار است با تمام مشغله‌های این چندوقتش ،بعد از سرکار بیاید و مرا به قهوه مهمان کند.خوشحالم و آسمان تهران ابری است.باران در کمین است. می‌خواهد خوشحالی کوچکم را بیشتر کند. سپاس گزارم.بی‌نهایت سپاس‌گزارم و فکر می‌کنم عاشق زندگی کردن هستم. و بیشتر از تمام این‌ها ، عاشق خدایی هستم که تک‌تک این جزئیات را طوری کنار هم قرار داده است که قلبم امشب پناهگاه را روشن خواهد‌ کرد.
بابا برایم در پیامی کوتاه می‌نویسد تولدت مبارک و بغضم می‌خواهد بترکد.از خوشحالی است لئو.از خوشحالی زیاد و نداشتن ظرفیت کافی قلبم برای این احساسات بی‌نظیر.بگذار چیزی نگویم و از این شب نهایت آرامش را ببرم.

 

امی دوباره متولد شده

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱/۰۲/۰۶