من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

کلمات من ، اینجا در سیاره‌ای دیگر

یک حسود شب‌زده

پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۱، ۱۲:۵۳ ق.ظ

لئوی عزیز 

اعتراف میکنم حسودی کرده‌ام به تمام کسانی که نمی‌خواستند اما رفتند ، مثل غ که حالا می رود و شاید رویای من را زندگی کند.من حالا با یک رویای قدیمی ده ساله‌ی توی قلبم ، روزهایم را شب میکنم.دلم میخواهد بروم جایی که کسی اسمی از من نداند و آن وقت ببینم تنهایی چطور مرا تغییر شکل خواهد داد.اما دست و پاهای من زنجیر شده‌اند به سرطان میم ، به دلتنگی برای خانواده. گاهی سنگ میشوم و با خودم فکر میکنم می روم و میم را پشت سرم جای می‌گذارم ، نمیتوانم بخاطر کس دیگری زندگی‌ام را از مسیری که دلخواهم نیست پیش ببرم.آنوقت است که به خودم می آیم و محکم یک سیلی نثار خودم میکنم و بی رحمانه خودم را سرزنش میکنم.اما بگذار اینجا راحت باشم و به تو بگویم به غ خیلی حسودی کرده‌ام....و بعد آ هم جوابم را یکی در میان داد و بدون شب بخیر خوابید. و ا هم فردا نیست که با او صبح بارانی‌ام را دوچرخه سواری کنم. برای همین تمام احساسات منفی‌ام ناگهان به حسادت تبدیل شد و گلویم را گرفت. دلم می‌خواست می‌توانستم از این سرنوشت فرار کنم و آدم ها را پشت سرم جا بگذارم.اما پایم در این زمین ، فرو رفته‌است و امشب برای این همه احساسات بد وقت مناسبی نیست.برای آرامش قلبم گرد جادویی بفرست لئو.

 

امی حسود

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۰/۱۵