book mark
سه شنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۲، ۰۸:۵۷ ب.ظ
خوب به خاطر دارم آن موقعها چطور کتاب میخواندیم. تمام هیجان آن خواندن دورهی جوانی خواندن نبود ، بلعیدن کتاب بود ، غلتیدن درون کتابها بود.ما دنبال زد و خوردهای پرکشوقوس ، نقلقول مستقیم ، اصطلاحهای کوتاه و خشن بودیم.از کندی ریتم ، توصیفات طبیعت نفرت داشتیم ، چه کسی به آن ها نیاز دارد...
حالا احساس میکنم نیازمند سکوتم مانند پیرمردی از نفسافتاده پس از بالا رفتن از سربالاییای که روزگاری در سه جست آن را فتح میکرد.لذت پنهان آرام بودن.عاشق این هستم مدتها روی عبارتی مانند:«صبح دلانگیز ماه مه بود ، پرندهها نغمههایشان را سر دادهبودند ، شبنم زیر تابش ملایم نور خورشید میدرخشید...» مکث کنم.
«فیزیک اندوه»
«گئورگی گاسپادینف»
۰۲/۰۶/۰۷