book mark
جمعه, ۲۶ آذر ۱۴۰۰، ۰۴:۱۰ ب.ظ
وقتی بزرگ میشویم در ما توانایی بقا رشد میکند و ما میتوانیم دنیا و آدمها را تجربه کنیم ، حتا طرد شویم ، زخمی شویم و بتوانیم به سلامت از این درد عبور کنیم و دیگر نیازمند حضور خاص آدمها نباشیم.
وقتی بزرگتر میشویم نجات ما به حضور آدم خاصی وابسته نیست و اگر بخواهیم حقیقت زندگی را ببینیم ، متوجه خواهیم شد که نه تشویق آدمها خیلی ضروری است و مهم است و نه نادیدهگرفته شدن از طرف آنها.انگار آدمها شبیه به رابطههایی میشوند که ما مدام تجربه میکنیم تا رفتارها و توقعات کودکیمان کمرنگ و کمرنگتر شوند و شبیهترین به "خودمان" شویم، بدون وابستگی و احتیاج به شخص خاصی.
+《پونه مقیمی》
+《تکههایی از یک کل منسجم》
۰۰/۰۹/۲۶